پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۰۳

معرفی فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته جک نیکلسون

۲ بازديد

پرواز بر فراز آشیانه فاخته (۱۹۷۵)

پرواز بر فراز آشیانه فاخته (به انگلیسی: One Flew Over the Cuckoo's Nest) فیلمی درام روان‌شناختی آمریکایی به کارگردانی میلوش فورمن و محصول سال ۱۹۷۵ است. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام اثر کن کیسی ساخته شده و جک نیکلسون، لوئیز فلچر، دنی دویتو، کریستین استوارت، ویلیام ردفیلد و براد دوریف در آن بازی می‌کنند.

داستان:

رندال مک‌مورفی (با بازی جک نیکلسون) به دلیل فرار از زندان به یک بیمارستان روانی فرستاده می‌شود. او با قوانین سختگیرانه و ظالمانه این مکان که توسط پرستار سختگیر رچد (با بازی لوئیز فلچر) اداره می‌شود، مخالف است. مک‌مورفی با هوش و شجاعت خود، بیماران دیگر را تشویق می‌کند تا علیه ظلم و ستم رچد قیام کنند. او با برگزاری مسابقات ورزشی، نمایش فیلم و حتی فرار از بیمارستان، روحیه امید و شادی را به بیماران القا می‌کند.

موضوعات:

  • تمرد در برابر ظلم: شخصیت مک‌مورفی نمادی از تمرد در برابر ظلم و ستم است. او با وجود بیماری روانی، حاضر به تسلیم شدن در برابر قوانین غیرانسانی بیمارستان نیست و برای آزادی خود و دیگران مبارزه می‌کند.
  • قدرت امید: این فیلم نشان می‌دهد که حتی در تاریک‌ترین شرایط نیز، امید می‌تواند وجود داشته باشد. مک‌مورفی با امید و شجاعت خود، بیماران دیگر را تشویق می‌کند تا به زندگی خود ادامه دهند و از مبارزه برای آزادی دست نکشند.
  • ماهیت جنون: پرواز بر فراز آشیانه فاخته، تصویری مبهم و چندوجهی از ماهیت جنون ارائه می‌دهد. در این فیلم، مرز بین عقل و جنون به وضوح مشخص نیست و بسیاری از شخصیت‌ها به نوعی با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می‌کنند.
  • نظام‌های سرکوبگر: این فیلم، نقدی بر نظام‌های سرکوبگر و قوانین غیرانسانی است که افراد را از آزادی و هویت خود محروم می‌کنند.

جوایز:

پرواز بر فراز آشیانه فاخته در هشتمین دوره جوایز اسکار، برنده پنج جایزه از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد (جک نیکلسون)، بهترین بازیگر زن (لوئیز فلچر) و بهترین فیلمنامه اقتباسی شد. این فیلم همچنین در سایر جشنواره‌های سینمایی نیز جوایز متعددی کسب کرد.

تاثیرگذاری:

پرواز بر فراز آشیانه فاخته یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینما است. این فیلم به دلیل داستان قدرتمند، بازی‌های درخشان و پیام‌های عمیق خود، مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفته است. این فیلم تا به امروز منبع الهام بسیاری از فیلم‌ها، کتاب‌ها و آثار هنری دیگر بوده است.

نکاتی جالب:

  • در ابتدا قرار بود نقش مک‌مورفی را جک ولانس بازی کند، اما در نهایت جک نیکلسون برای این نقش انتخاب شد.
  • لوئیز فلچر برای بازی در نقش پرستار رچد، مجبور شد 15 کیلوگرم وزن کم کند.
  • صحنه نهایی فیلم، در فیلمنامه اصلی وجود نداشت و توسط میلوش فورمن به آن اضافه شد.
  • پرواز بر فراز آشیانه فاخته، تنها فیلمی است که در یک سال، برنده پنج جایزه اصلی اسکار شده است.

این فیلم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنم؟

  • علاقه‌مندان به فیلم‌های درام و روان‌شناختی
  • کسانی که به دنبال فیلمی با داستان قدرتمند و بازی‌های درخشان هستند
  • افرادی که به موضوعاتی مانند تمرد در برابر ظلم، قدرت امید و ماهیت جنون علاقه دارند

امیدوارم از خواندن این مطلب لذت برده باشید.

بهترین فیلم های ایرانی از دید مردم

۲ بازديد
این موارد بهترین های سینمای ایران از دید کاربران ایرانی بوده که به خوبی توقعات آن ها را برآورده کرده است. چند نمونه از عناوین محبوب ایرانی عبارت اند از:

• فسیل

به تازگی سینمای ایران با انتشار فیلمی کمدی حجوم قابل توجهی را تجربه کرد. فیلم فسیل محصول سال 1402 در ژانر کمدی، درام و کارگردانی کریم امینی به خوبی توانست انتظارات برآورده کندو در این فیلم جذاب و بسیار دیدنی ایرانی بازیگران بنامی همچون بهرام افشاری، هادی کاظمی، ایمان صفا و الناز حبیبی نقش آفرینی کرده اند.
این فیلم عنوان پروفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرد. فروش بیش از 200 میلیارد تومنی این فیلم خود گویای محبوبیت بالای داستان و فیلمنامه از دید مردم است. اما دلیل این همه محبوبیت چیست؟
معمولا در فیلم های کمدی عوامل ساخت سعی می کنند با استفاده از زیرشاخه های ژانر کمدی باتوجه به نیازهای حال حاضر جامعه فیلمنامه را جذاب نشان دهند. این فیلم هم با استفاده از برخی دیالوگ های طنز و داستانی که شروع آن مربوط به 45 سال گذشته است توانست فروش خوبی را ثبت کند.
داستان از این قرار است که: درمورد خواننده‌ای است که برای موقعیت بیشتر، سعی دارد خودش را در دل شاه جا کند؛ غافل از اینکه قرار است به کما برود و سال‌ها بعد به هوش بیاید.

• علفزار

فیلم علفزار جزء معدود فیلم هایی است که واقعیتی بسیار تلخ را به تصویر کشیده است. ساخت این چنین فیلمی در کشور کار بسیار دشواری است و مراحل قانونی بشدت سخت و طولانی را در پیش دارد. درواقع فیلم در خصوص پرونده سال 90 تجاوز خمینی شهر اصفهان است.
اما معمولا تجربه نشان داده که کاربران علاقه زیادی را به این موضوع نشان داده اند. پس ساخت اینچنین فیلمنامه هایی گرچه سخت و طاقت فرساست اما نتیجه خوبی خواهد داشت. این فیلم در سال 1401 اکران شده و ژانر جنایی، درام با کارگردانی کاظم دانشی به خوبی دیده شد.
امتیاز فیلم ایرانی علفزار 6.5 در وبگاه imdb از 10 بوده است.این فیلم محبوب توانست 4جایزه از جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. داستان به این شکل بوده که: فیلم علفزار با محوریت بازپرسی است که تلاش دارد پرونده ای از تجاوز گروهی را حل کند. در این پرونده شهردار که اعضای خانواده‌اش مورد تعرض قرار گرفته‌اند، آنها را مجبور به اعلام رضایتشان و بستن پرونده کرده است.

چگونگی انتخاب لوکیشن فیلم و سریال های معروف دنیا

۲ بازديد

فیلم ها و سریال های ساخته شده تاکنون هریک در مکان خاصی که توسط تیم تولید کننده محتوا مشخص میشود، فیلمبرداری شده اند. ممکن است که فیلم ها و سریال ها در مکان های متعددی و حتی در کشور های متفاوتی فیلمبرداری شده باشند. جهان به عنوان پس زمینه ای وسیع برای بسیاری از فیلم ها و سریال ها عمل می کند. به صورت کلی انتخاب مکان فیلمبرداری برای ساخت فیلم و سریال، امری پیچیده و شامل عوامل مختلفی است.

اگر بخواهیم طبقه بندی کنیم مهم ترین امر در انتخاب لوکشین داستان و فیلمنامه میباشد. مکانی که در آن فیلمبرداری انجام میشود میبایست با فضای داستانی تعریف شده هماهنگ باشد تا که بتواند حال و هوای خوبی را به ببینندگان منتقل کند. به عنوان مثال اگر که خط داستانی مربوط به اتفاقاتی که در یک شهر یا روستان اتفاق می افتد باشد، میبایست مکان فیلمبردازی نیز در شهر و یا روستای کوچکی انجام پذیرد.

از جمله دیگر عوامل تاثیرگذار در انتخاب مکان فیلمبرداری میتوان به میزان بودجه تعیین شده اشاره کرد. هزینه های مربوط به اجرای فرایند فیلمبرداری از جمله حمل و نقل عوامل و تجهیزات، اجاره مکان استقرار، امکانات خدماتی و رفاهی و مجوز های رسمی براساس بودجه در نظر گرفته شده پرداخت خواهند شد. امکانات موجود در لوکیشن نیز از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. از جمله آنها میتوان به نورپردازی، دکور، تجهیزات و نیروی کار ماهر اشاره کرد. وجود تمامی این موارد میتوان به انجام سریع تر امور کمک بسزایی داشته باشد.

از دیگر موارد میتوان به قوانین و مقررات مربوط به هر مکان و لوکیشن اشاره کرد. قوانین وضع شده مربوط به فیلمبرداری در مناطق متفاوت میتواند که تفاوت بسزایی داشته باشد. به همین منظور برای انتخاب میبایست که فاکتور های متفاوتی در نظر گرفته شود و در صورت سهولت برای تولید کننده، اقدام به اخذ مدارک لازمه کنند. اگر که مدارک لازمه تهیه نشوند امکان بروز مشکلات و حتی توقف پروژه وجود خواهد داشت. در ادامه به معرفی لوکیشن های فیلمبرداری برخی از فیلم و سریال ها خواهیم پرداخت.

راتن تومیتوز

۲ بازديد

اگر شما نیز عاشق دنیای فیلم و سریال هستید احتمالا نام راتن تومیتوز را شنیده ‌اید؛ همچنین لازم به ذکر است که تماشا فیلم و سریال یکی از مواردی است که می توانید در اوقات و فراغت خود آن را پر کنید؛ اغلب اوقات وقتی شما یک فیلم یا حتی یک سریال را در گوشی یا کامپیوتر خود در گوگل سرچ می کنید متوجه این خواهید شد که فیلم و سریال شما دارای یک سری امتیازهایی است که شما ترغیب می شوید فیلم یا سریالی را تماشا کنید که این امتیازها بالاتر باشد؛ اغلب این امتیازها از 10 هستند که می توان به یکی از پلتفرم ها اشاره کرد؛ این پلتفرم می تواند به شما در انتخاب بهترین فیلم یا حتی سریال کمک کند و شما در کنار خانواده، در خلوت خود یا حتی بهترین دوستانتان دانلود فیلم خارجی خوبی داشته باشید؛ اما لازم به ذکر است که تنها این امتیازها مربوط به دانلود فیلم خارجی دوبله فارسی نبوده و شما می توانید فیلم و سریال هایی که ساخت ایران است نیز پیدا کنید و بتوانید انتخاب خوبی در دانلود فیلم ایرانی داشته باشید؛ نام این پلتفرم IMDB است؛ اما در کنار این پلتفرم وب سایت راتن تومیتوز نیز وجود دارد که در کنار هم قرار دادن این دو پلتفرم می تواند کمک بسیار شایانی به شما بکند.

برای ادامه مطلب بر روی لینک خط اول راتن تومیتوز کلیک کنید!

چرا فصل دوم House Of The Dragon را باید حتما ببینید

۱ بازديد
چرخه تولید طولانی مدت طرفداران را مجبور کرده است که نزدیک به دو سال از پایان فصل اول "House of the Dragon" برای قسمت های جدید منتظر بمانند، اما این انتظار بالاخره تقریباً به پایان رسیده است. فصل 2 سریال تحسین شده فانتزی HBO - پیش درآمدی برای "بازی تاج و تخت" با تمرکز بر سلطنت و سقوط نهایی خانواده تارگرین - برای اولین بار در تاریخ 16 ژوئن برنامه ریزی شده است. با توجه به جایی که فصل اول حماسه جدید متوقف شد به نظر می‌رسد فصل دوم House of the Dragon پر از اکشن‌تر باشد.
هر چقدر که خوب است، فصل 1 بیشتر شامل صحنه سازی است. تمرکز اصلی نمایش از ابتدا همیشه قرار بود رقص اژدها باشد، جنگی داخلی که بین طرف‌های مختلف طایفه تارگرین برای کنترل وستروس درگرفت. تنش های سیاسی و نقشه های تاریک در سراسر 10 قسمت اول سریال پخش شد، و اکنون، با فصل 2 در افق، تمام آن جمع آوری به درام و خونریزی در سراسر قاره فانتزی تبدیل می شود.

با نزدیک شدن به پخش فصل دوم، چیزهای زیادی برای طرفداران وجود دارد که هیجان زده شوند. شخصیت‌های جدیدی وارد عرصه می‌شوند، از جمله چند نام محبوب از «آتش و خون» جورج آر آر مارتین. فصل جدید همچنین به قسمت‌های بیشتری از وستروس گسترش خواهد یافت و خانه‌های بزرگ و خانواده‌های اصلی را در «بازی تاج و تخت» بازمی‌گرداند. به علاوه اژدهاهای بیشتری وجود خواهند داشت - دلیلی که همه ما واقعاً تماشا می کنیم. این است که چرا فصل 2 «خانه اژدها» ممکن است همه ما را از بین ببرد.
رقص اژدها شروع شد
اولین و بارزترین نقطه هیجان فصل دوم «خانه اژدها» این است که رقص اژدها به طور رسمی آغاز شده است. در "بازی تاج و تخت"، فصل 1 عمدتاً تنظیم شده است - ند استارک در حال بررسی توطئه در فرود پادشاه، دنریس در حال عبور از بوته خود در Essos، و غیره. اما در پایان فصل 1، ند استارک کشته می شود، اژدها ها بیرون می آیند، و جنگ (خوب، جنگ ها، واقعاً) آغاز شده است.
به نظر می‌رسد «خانه اژدها» از ساختاری بسیار مشابه پیروی می‌کند، با این تفاوت که مرگ یک کودک، لوسریس ولاریون (الیوت گریهولت)، شروع به کار می‌کند. تریلرهای فصل دوم "House of the Dragon" واقعاً بهترین های دوران کودکی رانیرا تارگرین (اما دارسی) و آلیسنت هایتاور (اولیویا کوک) را به عنوان رقبای سرسخت بازی کرده اند. در حالی که پسر آلیسنت، اگون دوم (تام گلین-کارنی) اکنون پادشاه است، به نظر می رسد که مادر او هنوز هم مسئول است. اما با به دست آوردن تجربه ایگون به عنوان یک فرمانروای بی رحم و جنگ سالار، این توازن قدرت می تواند تغییر کند.

از طرف رینیرا، او هنوز از شوهر عمویش (هنوز ترسناک) دیمون تارگرین (مت اسمیت)، لرد کورلیس ولاریون (استیو توسن) و پرنسس رینیس تارگرین (ایو بست) کمک می‌گیرد. خطوط نبرد ترسیم شده اند، طرف ها انتخاب شده اند (حداقل در حال حاضر)، و به نظر می رسد که جنگ همه جانبه اژدها بر اژدها در راه است. رقص اژدها شروع می شود و وستروس بدون توجه به اینکه چه کسی پیروز شود، رنج خواهد برد.
ما با پرش های زمانی تمام شده ایم
فصل 1 "House of the Dragon" تا حدودی در جدول زمانی جهش دارد، با دو مجموعه از بازیگران که نقش شخصیت هایی مانند Rhaenyra و Alicent را بازی می کنند که از کودکی تا بزرگسالی پیر می شوند. این یک مدل سرگرم‌کننده و مؤثر برای پایه‌گذاری رقص اژدها است، اما همچنین باعث می‌شود که فرد به طور کامل در داستان قرار بگیرد. با این حال، افراد پشت سر این نمایش تایید کرده اند که تمام آن تنظیمات به پایان رسیده است. «House of the Dragon» فصل 2 هیچ جهش زمانی ندارد، بنابراین همه چیز باید با سرعت سنجیده‌تری حرکت کند.
رایان کوندال، مجری برنامه، در اکتبر 2022 به ددلاین گفت: "به عنوان پاداشی به مخاطبان فوق العاده ما برای دنبال کردن ما در تمام پرش ها و پخش های مجدد، آنها تمام شده اند." بازیگران تا آخر کار این شخصیت ها را بازی می کنند.

با خوش شانسی، این بدان معناست که زمان بیشتری صرف شکل دادن به اینجا و اکنون داستان می شود، نه اینکه دائماً به نقطه بعدی در جدول زمانی عجله کنید تا همه چیز را مرتب کنید. ندیدن ستاره های جوان Milly Alcock یا Emily Carey در فصل 2 کمی تلخ خواهد بود، اما ساختار پایدارتر احتمالاً بهترین است.
هاوس استارک بازگشته است
اگر مستقیماً از «بازی تاج و تخت» به «خانه اژدها» آمدید، شاید بدترین تغییر غیبت شدید استارکس باشد. خانواده حاکم شمال کانون توجه رمان‌های «آواز یخ و آتش» جورج آر آر. مارتین و اقتباس HBO است که آریا استارک، جان اسنو و بقیه اعضای خانواده اکثریت قهرمانان بسیاری را تشکیل می‌دهند. .
خوشبختانه برای طرفداران آخرین نمایش، استارک ها در "خانه اژدها" فصل 2 بازخواهند گشت. به طور خاص، کرگان استارک، ارباب وینترفل در طول رقص اژدها، به نظر می رسد نقش بزرگی را بازی کند. بازیگر تام تیلور برای نقش کرگان انتخاب شده است که پسر رینیرا، جاکریس (هری کولت) او را برای استخدام در پایان فصل 1 به پرواز در می‌آورد. و سایر جزئیات آشنا از شمال وستروس.

اگر «آتش و خون» را خوانده باشید، می‌دانید که کرگان نقش بسیار مهمی در جنگ داخلی تارگرین دارد که در شرف شروع است. استارک ها همیشه متحد خوبی برای حضور در گوشه و کنار شما هستند و به نظر می رسد رینیرا مصمم است که کرگان را به سمت خود جلب کند. ما در اینجا چیزی را خراب نمی کنیم، اما مطمئن باشید که طرفداران هاوس استارک اگر «خانه اژدها» به کتاب وفادار بماند، باید مطالب خوب زیادی دریافت کنند.
هیچ کس در امان نیست
این دقیقاً خبری نیست که هر کسی می تواند در دنیای «بازی تاج و تخت» در هر زمانی بمیرد. تمایل جورج آر آر مارتین برای از بین بردن شخصیت های اصلی در لحظه به یکی از علائم تجاری نویسنده تبدیل شده است و داستان رقص اژدها نیز از این قاعده مستثنی نیست. این یک منطقه عاری از اسپویلر است، اما مطمئن باشید که اگر «خانه اژدها» وفادارانه به دنبال کردن مطالب منبع خود ادامه دهد، فصل 2 ممکن است تعدادی مرگ و میر تکان دهنده داشته باشد.
همانطور که اغلب در وستروس اتفاق افتاده است، جنگ بین تارگرین ها هم با شمشیر و هم با مزاحمت، اژدها و نقشه ها انجام می شود. این یک درگیری عمیقاً شخصی است که تریلرها با تمرکز بر نفرت رینیرا از آلیسنت و بالعکس آن را بازی کرده اند. زمانی که جنگ به یک امر خانوادگی تبدیل می شود، چنین است.

بسته به میزان پوشش زمین، ممکن است تا پایان فصل 2 یکی از نبردهای بزرگ جنگ را دریافت کنیم. رقص اژدها یک درگیری طولانی و آشفته است، بنابراین تنها در دو فصل حل نخواهد شد. اما فصل 2 باید ما را به قدری عمیق وارد کند که ببینیم خون زیادی ریخته شده است.
برخی از نام های پشت دوربین تغییر کرده اند
«House of the Dragon» بین فصل‌های 1 و 2 تغییرات قابل‌توجهی را پشت دوربین پشت سر گذاشته است. مهم‌تر از همه، میگل ساپوچنیک، یکی از مجریان سابق و خالق سریال، پس از پایان فصل اول از سمت خود کناره‌گیری کرد. شریک خلاق او رایان کوندال - که با او سریال را توسعه داد - اکنون تمام مسئولیت های اجرای نمایش را بر عهده گرفته است. ساپوچنیک سال‌ها روی این فرنچایز کار کرد و تعدادی از قسمت‌های «بازی تاج و تخت» را قبل از ساخت «House of the Dragon» کارگردانی کرد. طرفداران او را به عنوان کارگردان برخی از بزرگترین اپیزودهای نبرد سریال اول، از جمله "Hardhome"، "The Long Night" و "Battle of the Bastards" که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، می شناسند.
در حالی که طرفداران اختصاصی «تخت» ممکن است از دیدن ساپوچنیک غمگین باشند، آلن تیلور، یکی از فارغ التحصیلان «تاج و تخت» به عنوان کارگردان و تهیه کننده اجرایی به سریال پیوسته است. تیتراژ «بازی تاج و تخت» او شامل اپیزودهای به یاد ماندنی مانند پایان فصل اول، «آتش و خون» و پایان فصل دوم، «والار مورگولیس» است. تیلور همچنین در برخی از تحسین‌شده‌ترین نمایش‌های 30 سال گذشته کار کرده است و قسمت‌های اصلی «سوپرانوها»، «مردان دیوانه» و «سکس و شهر» را کارگردانی کرده است.

تیلور به هالیوود ریپورتر گفت: "بازگشت به HBO و غرق شدن در دنیای تارگرین ها باعث خوشحالی و افتخار است." آگوست 2022. "بازگشت به وستروس کار بزرگی خواهد بود و من مشتاقانه منتظر این چالش هستم."
مطمئناً سورپرایزهایی در انتظار شماست
حتی اگر «آتش و خون» را خوانده باشید، فصل دوم «خانه اژدها» همچنان می تواند شما را در حدس زدن نگه دارد. جورج آر آر مارتین در تولید سریال نقش دارد و فصل 1 کاملاً به تاریخ مکتوب او از خانواده تارگرین وفادار می ماند. اما تعدادی از چیزها قبلاً به دلایلی تغییر کرده اند تا بهتر با سریال مطابقت داشته باشند.
نکات داستانی مانند دوستی دوران کودکی رینیرا و آلیسنت و خروج دراماتیک رینیس از King's Landing به سریال اضافه شد و تنها جزئیاتی نیستند که HBO تغییر داده است. همانطور که رقص اژدها داغ می شود، مطمئناً شاهد شگفتی های دیگری از نظر جدول زمانی، رویدادهای خاص و احتمالاً حتی زندگی و مرگ خواهیم بود.

«بازی تاج و تخت» در نهایت از رمان‌های مارتین فاصله گرفت، اگرچه این تا حدودی به دلیل ناتمام بودن سریال او در آن زمان (و هنوز هم امروز) بود. این بار این موضوع مطرح نیست، زیرا تاریخ تارگرین او قبلاً به طور کامل منتشر شده است، اما تغییرات در هر اقتباسی اجتناب ناپذیر است. فصل 2 تقریباً به طور قطع تفاوت های عمده تری را بین "House of the Dragon" و "Fire and Blood" معرفی خواهد کرد و مطمئن می شود که حتی فداکارترین طرفداران نیز از برخی پیچ و خم ها لذت خواهند برد.
Blood and Cheese اولین حضور خود را دارد
بخشی از جذابیت «آواز یخ و آتش» تعداد زیاد شخصیت های معرفی شده در طول داستان است. در حالی که لردهای بزرگ و شوالیه‌های معروف همیشه نقش‌های کلیدی را در رویدادهای مهم بازی می‌کنند، سریال اغلب بر روی بازیکنان کمتر شناخته شده‌ای تمرکز می‌کند که در نهایت تأثیرات بزرگی بر رویدادهای جهانی دارند. به Shae، Bronn یا Osha از «بازی تاج و تخت» فکر کنید.
اگر «آتش و خون» را نخوانده باشید، هنوز نخواهید فهمید که خون و پنیر کیست. در نگاه اول، نام ها حتی معنی ندارند. با این حال، این دو مزدور نقشی محوری در رقص اژدها بازی می‌کنند و نویسندگان تأیید کرده‌اند که خط داستانی آنها بخشی از فصل دوم «خانه اژدها» است. نویسنده: «فکر نمی‌کنم ناامید شوید» سارا هس در دسامبر 2022 وقتی در مورد نمایش اقتباسی از قوس تاریک Blood and Cheese سوال شد به Variety گفت. برای کسانی که نمی دانند: خودتان را آماده کنید.

در حال حاضر، هیچ تایید رسمی در مورد اینکه چه کسی نقش این دو شخصیت عجیب و غریب را بازی خواهد کرد، وجود ندارد، اگرچه برخی گزارش ها ادعا می کنند که مارک استوبارت در نقش Cheese و Sam C. Wilson در نقش Blood بازی خواهند کرد. زمان مشخص خواهد کرد، اما آنچه مسلم است این است که احتمالاً خط داستانی به همان اندازه دراماتیک در نمایش خواهد بود که در کتاب است.
شخصیت های جدید دیگر نیز فراوانند
کرگان استارک، خون و پنیر تنها چهره‌های جدیدی نیستند که در فصل 2 «خانه اژدها» وارد می‌شوند. با توجه به اینکه هر دو طرف جنگ تا آنجا که می‌توانند متحدان خود را به خدمت گرفته‌اند، تعداد زیادی کاراکتر دیگر به بازیگران می‌پیوندند، و ما قبلاً در مورد بسیاری از آنها تأییدیه دارید.

فردی فاکس نقش سر گواین هایتاور، پسر اتو هایتاور (ریس ایفانس) و برادر آلیسنت را بازی خواهد کرد. سایمون راسل بیل قرار است نقش سر سیمون استرانگ، عموی بزرگ لرد لریس استرانگ را بازی کند. گیل رنکین نقش یک شفادهنده در هارنهال به نام آلیس ریورز را بازی خواهد کرد و ابوبکر سلیم نقش آلین از هال، سرباز ارتش ولاریون را بازی خواهد کرد. دو تا از این شخصیت ها - آلیس و سر سیمون - ارتباط مستقیمی با هارنهال دارند. این منطقی است، زیرا قلعه عظیم و خالی از سکنه نقشی کلیدی در «آتش و خون» دقیقاً در نقطه‌ای از جدول زمانی که قرار است فصل دوم آغاز شود، بازی می‌کند.

همچنین این احتمال وجود دارد که در مقطعی از فصل 2، دایرون تارگرین، کوچکترین پسر آلیسنت را ببینیم که به اصطلاح سبزها قدرت خود را جمع آوری می کنند. جورج آر آر مارتین شخصاً در یک پست وبلاگی تأیید کرد که سریال به سادگی وقت ندارد که Daeron را در فصل 1 قرار دهد، بنابراین شاید فصل 2 این فرصت را ارائه دهد. صرف نظر از این، مطمئناً تعداد زیادی چهره جدید در فروشگاه وجود دارد که همگی چیزی منحصر به فرد را برای درگیری رو به رشد در وستروس به ارمغان می آورند.
وستروس بهتر از همیشه به نظر می رسد
ممکن است طرفداران وقتی اعلام شد که فصل 2 "خانه اژدها" تنها 8 قسمت دارد، در مقابل 10 فصل اول، ناامید شده باشند. در حالی که ما جزئیات دقیق بودجه فصل جدید را نمی دانیم، امیدواریم تعداد قسمت های کمتر به معنای زمان و منابع بیشتر برای هر یک باشد. این می تواند سودهای خاصی را در مورد طراحی تولید به همراه داشته باشد - چیزی که فصل 1 را به دلایل درستی تعریف کرد.
«House of the Dragon» فصل اول با آوردن جیم کلی به عنوان طراح تولید سریال - کسی که هرگز روی «بازی تاج و تخت» کار نکرده بود، اوضاع را کمی تکان داد. در حالی که بسیاری از لمس‌های زیبایی‌شناختی وستروس بین این دو نمایش یکسان است، «خانه اژدها» جزئیات کوچک زیادی دارد که دوران اولیه‌اش در تاریخ را از دوره‌ی اصلی متمایز می‌کند. مسلماً وستروس هرگز بهتر به نظر نمی رسید، از طراحی لباس های سرسبز و قلعه های بزرگ گرفته تا خود اژدهاها. اپیزودهای کمتر و تیم سازنده باتجربه‌تر می‌توانند در نهایت «خانه اژدها» فصل 2 را به زیباترین قسمت در دنیای «تاج و تخت» شبکه HBO تبدیل کنند، که با توجه به همه چیزهایی که قبلاً آمده است، دستاوردی چشمگیر خواهد بود.
داستان با Rhaenyra و Daemon غلیظ می شود
یک شبکه گسترده و درهم از روابط - همه آنها آشفته - در قلب "خانه اژدها" وجود دارد. اما هیچ کدام پیچیده‌تر یا محوری‌تر از ازدواج رینیرا با عمویش دیمون نیستند. "عاشقانه" آنها با محارم، ترسناک و غالباً دستکاری شده، یکی از خطوط اصلی فصل 1 بود، و بخش بزرگی از جذابیت فصل 2 این خواهد بود که ببینیم این رابطه بهم ریخته در برابر جنگ چگونه می ایستد.
سارا هس نویسنده در هنگام بحث درباره پاسخ کنجکاو طرفداران به Daemon در فصل 1 به هالیوود ریپورتر گفت: "او به گونه ای تبدیل به دوست پسر اینترنتی شده است که من را گیج می کند." کسی مرا گرفتی؟" هس همچنین اذعان کرد که حماسه پیچیده رانیرا و دیمون تازه شروع شده است و پیچیدگی های بیشتری در راه است. "ماهیت رابطه او با رینیرا چیست؟" هس به THR گفت: هنگام نوشتن فصل 2، یک سوال اساسی بود. تفاسیر زیادی وجود دارد».

خوانندگان «آتش و خون» برخی از سکته‌های گسترده را می‌دانند، اما بخش سرگرم‌کننده در مورد نمایش این است که ما بیشتر از ریزه‌شکن‌ها را می‌بینیم. کتاب مارتین بیشتر شبیه به یک تاریخ نوشته شده است، با روایت های متعدد و گاه متناقض. این سریال باید تصویری قطعی از هر رویداد و رابطه را تعیین کند، و باید جالب باشد که ببینیم Daemon و Rhaenyra را با شروع جنگ به کجا می‌برد.
پنج اژدهای جدید در فصل 2 وجود دارد

برخی ممکن است برای درام، اکشن، لباس‌های زیبا یا فقط برای شنیدن دوباره آن آهنگ به «خانه اژدها» بیایند. اما همه ما برای اژدها آمده ایم و فصل 2 حتی بیشتر خواهد داشت.
در رویدادی که توسط Esquire گزارش شد، رایان کوندال، مجری برنامه تایید کرد که پنج اژدهای جدید در فصل 2 وجود خواهند داشت که به فهرست فصل 1 اضافه می‌شوند که قبلاً شامل غول‌هایی مانند Vhagar، Syrax و Caraxes می‌شد. برخی از این ها مطمئناً از Dragonstone می آیند، که به عنوان خانه تعدادی اژدهای وحشی عمل می کند که هنوز توسط سواران رام نشده اند. اگر رینیرا و متحدانش می خواهند در جنگ برای تاج و تخت آهنین دست برتر را به دست آورند، باید از این اژدهاها استفاده کنند - و در "آتش و خون"، آنها دقیقاً این کار را انجام می دهند. اژدهایان بیشتری نیز در کنار سبزها دیده می‌شوند، اما اژدها همچنان به عنوان نماد نهایی قدرت تارگرین در King's Landing عمل می‌کند.

قسمت سرگرم کننده "خانه اژدها" این است که همه ما پایان آن را می دانیم. در حالی که نسل‌های بیشتری طول می‌کشد تا سلسله تارگرین سرانجام سقوط کند، این رقص اژدها است که آنها را ضعیف می‌کند و شهرت خداگونه‌شان را از آن‌ها می‌گیرد. مانند بسیاری از بخش‌های «آواز یخ و آتش»، این یک تراژدی است، پر از شخصیت‌های عمیقاً ناقص که از همان ابتدا تقریباً محکوم به فنا هستند. هنگامی که اژدها در فصل دوم "خانه اژدها" شروع به پرواز می کند، همه چیز از بین می رود.

معرفی سریال جنگل آسفالت

۲ بازديد

سریال جنگل آسفالت

جنگل آسفالت یک سریال تلویزیونی ایرانی در ژانر درام و جنایی به کارگردانی پژمان تیمورتاش و تهیه‌کنندگی اسماعیل عفیفه است که در نوروز 1403 از پلتفرم نماوا پخش شد.

داستان:

این سریال روایتگر قصه‌هایی به هم پیوسته از زندگی افراد مختلف در یک مجتمع مسکونی در شمال تهران است. هر کدام از این افراد با چالش‌ها و مشکلات خاص خود دست و پنجه نرم می‌کنند و زندگی آنها به تدریج با یکدیگر گره می‌خورد.

بازیگران:

جنگل آسفالت بازیگران مشهوری را به خود جلب کرده است، از جمله:

  • نوید محمدزادهدر نقش نوید، مردی که به دنبال گذشته خود است.

  • فرشته حسینیدر نقش لاله، دختری که درگیر مشکلات خانوادگی است.

  • مریلا زارعیدر نقش مهری، زنی که رازهای تاریکی را در گذشته خود دارد.

  • امیر جعفریدر نقش ناصر، مردی که درگیر معاملات پنهانی است.

  • ریما رامین‌فردر نقش سارا، زنی که به دنبال استقلال خود است.

  • حامد بهداددر نقش مهراد، مردی که درگیر اعتیاد به مواد مخدر است.

  • مهتاب ثالثی در نقش سارا، زنی که درگیر مشکلات مالی است.

  • پژمان جمشیدیدر نقش پژمان، مردی که به دنبال موفقیت در شغل خود است.

     

نقدها:

جنگل آسفالت نقدهای مثبتی را از منتقدان دریافت کرد. آنها از بازی‌های قوی بازیگران، کارگردانی خوب پژمان تیمورتاش و داستان جذاب و پرکشش آن تمجید کردند.

برخی از منتقدان معتقد بودند که سریال کمی طولانی است و می‌توانست در قسمت‌های کمتری روایت شود.

با این حال، جنگل آسفالت به عنوان یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های نوروز 1403 شناخته شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

اگر به دنبال یک سریال ایرانی جذاب و پر از رمز و راز هستید، جنگل آسفالت را به شما پیشنهاد می‌کنم.

نکاتی در مورد سریال:

  • تعداد قسمت‌ها: 20 قسمت
  • ژانر: درام، جنایی
  • کارگردان: پژمان تیمورتاش
  • تهیه‌کننده: اسماعیل عفیفه
  • پلتفرم پخش: نماوا

امیدوارم این اطلاعات برایتان مفید بوده باشد.

فیلم اقتباسی چیست؟

۲ بازديد

فیلم اقتباسی به فیلمی گفته می‌ شود که بر اساس یک اثر موجود دیگر مانند کتاب، داستان کوتاه، نمایشنامه، شعر، کمیک بوک، یا حتی فیلم دیگری ساخته شده باشد. در واقع، فیلمساز از ایده‌ ها، شخصیت‌ ها، داستان یا دنیای اثر اصلی برای خلق اثر جدید خود استفاده می‌ کند. اقتباس می‌ تواند به صورت وفادارانه به اثر اصلی انجام شود و یا اینکه تغییرات و تفاسیر جدیدی از آن ارائه شود.

دلایل ساخت فیلم اقتباسی:

  • محبوبیت اثر اصلی: بسیاری از فیلم‌ های اقتباسی بر اساس کتاب‌ ها یا داستان‌ های محبوبی ساخته می‌ شوند که مخاطبان زیادی دارند. این امر می‌ تواند به جذب مخاطب برای فیلم و موفقیت تجاری آن کمک کند.
  • کیفیت داستان و شخصیت‌ ها: آثار اقتباسی از داستان‌ ها و شخصیت‌ های قوی و جذاب بهره می‌ برند که می‌ توانند پایه و اساس یک فیلم خوب را تشکیل دهند.
  • فرصتی برای تفسیر جدید: فیلمسازان می‌ توانند با اقتباس از یک اثر موجود، تفسیر و دیدگاه خود را از آن ارائه دهند و ایده‌ های جدیدی را به داستان اضافه کنند.

انواع فیلم‌ های اقتباسی:

  • اقتباس‌ های وفادار: این نوع فیلم‌ ها تا حد زیادی به داستان و شخصیت‌ های اثر اصلی پایبند هستند و سعی می‌ کنند تجربه مشابهی را برای مخاطب رقم بزنند.
  • اقتباس‌ های آزاد: در این نوع فیلم‌ ها، فیلمساز تغییرات بیشتری در داستان و شخصیت‌ ها اعمال می‌ کند و ممکن است ایده‌ ها و مضامین جدیدی را به آن اضافه کند.
  • پیش‌ درآمد و دنباله: این نوع فیلم‌ ها داستان را قبل یا بعد از وقایع اثر اصلی روایت می‌ کنند و می‌ توانند شخصیت‌ ها و دنیای آن را بیشتر گسترش دهند.
  • بازسازی: این نوع فیلم‌ ها نسخه جدیدی از یک فیلم قدیمی هستند و سعی می‌ کنند با استفاده از تکنولوژی و ایده‌ های جدید، داستان را دوباره روایت کنند.

اسکار بهترین موسیقی فیلم چیست؟

۳ بازديد

جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم ، یکی از جوایز معتبر و ارزشمند در آکادمی اسکار است که به بهترین دستاورد در آهنگسازی موسیقی متن فیلم‌ ها تعلق می‌ گیرد. این جایزه به طور خاص به آهنگساز یا تیمی از آهنگسازان تعلق می‌ گیرد که موسیقی متن اصلی یک فیلم را خلق کرده‌ اند. زیبایی تمامی المان های تشکیل دهنده یک فیلم در کنار یکدیگر موجب در آمد بیشتر تهیه کننده و سازنندگان محتوا خواهد شد که از جمله روش های درآمدزایی ایشان میتوان به دانلود فیلم توسط کاربران اشاره کرد. در اینجا به طور خلاصه به مراحل کلی نحوه برنده شدن این جایزه اشاره می‌ کنیم:

واجد شرایط بودن: 

  • فیلم باید در ایالات متحده برای اکران عمومی به نمایش درآمده باشد و حداقل ۴۰ دقیقه از موسیقی اصلی را شامل شود.
  • موسیقی متن باید توسط آهنگساز یا تیمی از آهنگسازان خلق شده باشد و قبلاً منتشر نشده باشد.
  • فیلم باید توسط آکادمی اسکار واجد شرایط شناخته شود.

نامزد شدن فیلم در جشنواره:

  • اعضای شاخه موسیقی آکادمی اسکار به تماشای فیلم‌ های واجد شرایط می‌ نشینند و به موسیقی متن آنها امتیاز می‌ دهند.
  • بر اساس این امتیازات، ۵ نامزد نهایی برای دریافت جایزه بهترین موسیقی فیلم انتخاب می‌ شوند.

در نهایت رای گیری:

  • اعضای شاخه موسیقی آکادمی اسکار به هر یک از ۵ نامزد نهایی رای می‌ دهند.
  • آهنگسازی که بیشترین رای را به دست آورد، برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم می‌ شود.

فیلم های ایرانی که برنده اسکار شدند

۱ بازديد
جوایز آکادمی که عموما به عنوان اسکار شناخته می شوند، جوایزی برای شایستگی هنری و فنی در صنعت فیلم سازی به عنوان معتبرترین و مهم ترین جوایز در صنعت سینما در سراسر جهان می باشند. این جوایز سالانه توسط آکادمی علوم و هنرهای تصویری متحرک (AMPAS) اعطا می‌شوند.

آکادمی علوم و هنرهای سینماAcademy of Motion Picture Arts and Sciences (AMPAS):
آکادمی تصاویر متحرک، سازمانی غیردولتی واقع در بورلی هیلز است که در سال ۱۹۲۷ میلادی در ایالات متحد آمریکا تاسیس شد. تمامی اعضای آکادمی از پرسابقه‌ترین دست ‌اندرکاران صنعت سینما هستند. از وظایف آکادمی، برگزیدن نامزدها و برندگان جوایز اسکار، تحقیقات در زمینه پیشرفت صنعت سینما، توسعه علمی، آموزشی و ارتقای شغلی دست‌اندرکاران صنعت سینما است.

آکادمی دارای بیش از ۶٬۰۰۰ عضو از دست‌اندرکاران صنعت سینما می باشد. با وجود اینکه اکثر اعضای آکادمی در ایالات متحد آمریکا ساکن هستند، اما بسیاری از اعضای آکادمی دارای ملیت‌های متعدد هستند و در کشورهای مختلف ساکن می‌باشند.

مجسمه اسکار
مجسمه اسکار

به برندگان دسته های مختلف، یک کپی از یک تندیس طلایی به عنوان جایزه اهدا می شود که به طور رسمی آن را “جایزه شایستگی آکادمی” می نامند. اگرچه بیشتر با نام مستعار “اسکار” نامیده می شود. این مجسمه شوالیه ای را به تصویر می کشد که به سبک آرت دکو ارائه شده است. مجسمه اسکار نزدیک به 34 سانتی متر ارتفاع و 3 کیلو و 850 گرم وزن دارد. جنس آن از برنز با روکش طلای 24 عیار می باشد؛ اما ارزش قیمتی آن مجسمه ملاک نیست بلکه جایگاه فیلمی که می تواند این جایزه را دریافت کند ملاک است؛ در ادامه لیستی از فیلم های ایرانی که توانستند در این رقابت برنده بشوند را برای شما می آوریم تا در کنار دانلود فیلم خارجی به دانلود فیلم ایرانی نیز بپردازید.

لیست فیلم های ایرانی برای جایزه اسکار
عنوان فیلم عنوان انگلیسی کارگردان نتیجه
نفس عمیق Deep Breath پرویز شهبازی پذیرفته نشد
نفس Breath نرگس آبیار پذیرفته نشد
میم مثل مادر M for Mother رسول ملاقلی‌پور پذیرفته نشد
من ترانه ۱۵ سال دارم I’m Taraneh, 15 رسول صدرعاملی پذیرفته نشد
محمد رسول‌الله Muhammad: The Messenger of God مجید مجیدی پذیرفته نشد
لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند Turtles Can Fly بهمن قبادی پذیرفته نشد
فروشنده The Salesman اصغر فرهادی برنده اسکار
جدایی نادر از سیمین A Separation اصغر فرهادی برنده اسکار
بچه‌های آسمان Children of Heaven مجید مجیدی پذیرفته شد
در ادامه در مورد فیلم هایی که درخشان بوده اند نیز می پردازیم:

جدایی نادر از سیمین
یک ازدواج آشفته در مواجهه با سیستم قضایی خاص کشور یکی دیگر از شاهکارهای فرهادی، تحسین شده‌ترین فیلم در تاریخ سینمای ایران است که توانست اولین جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را برای ایران به ارمغان بیاورد. این فیلم با روایتی هیجان‌انگیز، نامزد بهترین فیلم‌نامه‌ی اصلی هم بود که مخاطب را تا پایان نتیجه‌گیری ناخوشایند خود درگیر می‌کند.

فروشنده
زن و شوهری جوان به دلیل تخریب ساختمان نزدیک محل سکونتشان مجبور به جابه‌جایی سریع به خانه‌ای دیگر می‌شوند که قبل از آن‌ها زنی بدکاره در آنجا زندگی می‌کرده. اتفاقات ناگواری پس از ورود این زوج به خانه‌ی جدید رخ می‌دهد که داستان اصلی فیلم فروشنده را شکل می‌دهد.

درباره‌ی الی
در درام پرتنش فرهادی، شاهد سفر چند دوست همراه با خانواده‌شان به شمال هستیم که رفته‌رفته به یک داستان مرموز اما ظریف تبدیل می‌شود. فیلم روایتگر یک ماجرای جذاب و غیرمنتظره است که بیننده را برای لحظاتی میخکوب می‌کند.

باران
با نگاهی به گروه‌های مختلف قومی که در ایران با هم زندگی می‌کنند، فیلم داستان عاشقانه‌ای را بین یک مرد ایرانی و زن جوان افغان دنبال می‌کند که برای کار کردن باید خود را مرد جلوه دهد. مجیدی با اجرای یک عملکرد واقعا طبیعی از بازیگرانش، صدای شخصیت قهرمان تقریبا خاموش فیلمش می‌شود، زنی که گرفتار سیستم مردسالارانه‌ی دنیایی است که در آن زندگی می‌کند.

بچه‌ های آسمان
اولین فیلم ایرانی نامزد اسکار، مشهورترین اثر مجیدی است. معصومیت در این داستان شیرین موج می‌زند که درباره‌ی دو خواهر و برادر از یک خانواده‌ی طبقه‌ی کارگر است که می‌خواهند با یک جفت کفش سر کنند. ماجراجویی آن‌ها درس‌های ارزشمندی از زندگی ارائه می‌دهد که در سکانس‌هایی دلگرم کننده و عمیق جای داده شدند. این فیلم بی شک یک کلاسیک به یاد ماندنی است.

کلوز‌آپ (نمای نزدیک)
در یکی از بزرگترین نمونه‌های تلفیق واقعیت و داستان به روش‌های تقریبا یکپارچه، عباس کیارستمی سؤالات پیچیده‌ای درباره‌ی هویت مطرح می‌کند. یک علاقه‌مند به فیلم، خود را به جای کارگردان محبوبش یعنی محسن مخملباف جا می‌زند. یک سری اتفاقات در حالی که او قصد دارد فیلم جعلی خود را برنامه‌ریزی کند، رخ می‌دهد. به طرز حیرت‌انگیزی فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و افراد واقعی در آن بازی می‌کنند.

رنگ خدا
پسر جوان نابینایی که اگرچه توسط پدرش ترد شده، اما از زیبایی طبیعت خوشحال می‌شود و سعی می‌کند معنای مبارزات خود را با کمک مربی با همان شرایط درک کند. این فیلم نمایش خیره‌کننده‌ی مناظر روستایی است و با ظرافت هرچه تمام‌تر بیننده را درگیر نگرانی‌های فلسفی می‌کند. فیلم شاعرانه‌ی مجیدی، حکمت را به طرز شگفت‌انگیزی بی‌ادعا نشان می‌دهد.

گاو
این اثر سیاه و سفید که نقطه‌ی عطفی در تاریخ سینمایی کشور محسوب می‌شود، حول وفاداری یک مرد به گاوش و چگونگی جنون او از ناپدید شدن گاو را به تصویر می‌کشد. فیلم گاو داستان کنایی از شرایط زندگی مردم آن روزگار است. مهرجویی استاد فیلم‌های ساده و پر مغز است که می‌تواند سبک‌های زندگی سنتی کشور را به شکل برجسته نشان دهد.

چهارشنبه‌ سوری
درگیری‌های خانوادگی در طبقه‌ی متوسط تخصص فرهادی است و این درام که در زمان چهرشنبه‌سوری رخ می‌دهد، از این قاعده مستثنی نیست. وقتی دختری که برای تامین هزینه‌ی عروسی‌اش، مشغول تمیزکاری در خانه‌ی یک خانواده می‌شود، اسرار آن‌ها با تعامل و برخوردها شروع به فاش شدن می‌کند.

هامون
در این فیلم که تحت تأثیر کمدی فروتنانه و سکانس‌های رویای تلخ و درام‌پردازی مهرجویی بر روابط پوسیده‌ی هامون است، شاهد داستان تاجری که امیدوار است نویسنده شود و همسر نقاش او مهشید هستیم. حمید هامون همسرش را دیوانه‌وار دوست دارد اما به دلیل نداشتن تعادل روانی، همسرش قصد جدایی دارد. این فیلم ۲۴ ساعت از زندگی این دو را روایت می‌کند که بین واقعیت و خیال در رفت و آمد است.

نقد و بررسی «پسر جهان را می کشد»: بیل اسکارسگارد از طریق یک اکشن-کمدی آشفته مشت می زند

۱۰ بازديد
اکشن و کمدی معمولاً ترکیبی عالی هستند، زیرا، اجازه دهید با آن روبرو شویم، چه کسی خواهان خنده در کنار یک اکشن بی‌پرده نیست؟ Boy Kills World، فیلمی جدید از تهیه‌کننده سام ریمی و کارگردان اولین بار موریتز مور، احساس می‌کند که تلفیقی از فیلم‌های اکشن موفق مختلف است و در عین حال تلاش می‌کند لحنی طنز ایجاد کند که مستقیماً به تماشاگر چشمک بزند. از فرنچایزهایی مانند The Raid، Iron Sky و Dragon Ball Z الهام گرفته شده است.

این فیلم دارای یک بازیگر هیجان انگیز از جمله بیل اسکارسگارد، شارلتو کوپلی، میشل داکری و جسیکا روث با استعداد فوق العاده است. همچنین پیش فرضی دارد که نوید یک فیلم B اکشن تخیلی و ژانر را می دهد. به نظر می رسد یک فیلم شنبه شب عالی است. حداقل باید اینطور باشد.
شخصیت اصلی Boy Kills World (Skarsgård) یک فرد تنهای لال است که احتمالاً مادرش توسط یک دیکتاتور خشن کشته شده است و او از آن زمان توسط یک شمن (یایان روحیان) در جنگل بزرگ شده است. پسر به دنبال انتقام از شرایط بد زندگی خود، به شهر می رود تا در یک حمله خونین با چندین شخصیت عجیب و غریب، واقعی و خیالی، از جمله یک دختر جوان (کوین کوپلند) که لباس پری می پوشد و والس خطرناک می کند، متحد می شود. موقعیت های بدون چشم به هم زدن و باشو خسته (اندرو کوجی).

روی کاغذ، همه اینها مانند یک فیلم رادیکال به نظر می رسد که آماده تبدیل شدن به یک فیلم کلاسیک اکشن است. اسکارسگارد همچنین با بازی Barbarian, John Wick: Chapter 4 در یک رگه کاملاً برنده بوده است و به زودی در فیلم های مطرحی مانند راه اندازی مجدد کلاغ و Nosferatu ساخته رابرت اگرز بازی خواهد کرد. تقریباً انگار هیچ چیز نمی تواند او را متوقف کند.

«پسر دنیا را می‌کشد» مضحک‌تر از FunBoy Kills World است، با یک سکانس کمیک به سبک داستان‌های ضدقهرمان ساکت ما شروع می‌شود، قبل از اینکه به روایت شخصیت‌مان که قرار نیست صحبت کند، بپردازد. با این حال، او ساکت نمی‌شود و دائماً سعی می‌کند جوک‌های خودارجاعی و تحقیرآمیز درباره دوستی با سوسک‌ها و بدترین شانس‌های قابل تصور را به زبان بیاورد. اسکارسگارد از نظر فیزیکی نقش پایینی دارد، که برای هیچ کس نباید غافلگیرکننده باشد، اما فیلمنامه در مورد نحوه استفاده از او در تضاد است. آیا قرار است او یک مبارز لال بی طنز باشد یا قرار است یک راوی باهوش دانا باشد؟ فیلم هرگز نمی تواند به طور کامل تصمیم بگیرد.

کوپلی، که به نظر می‌رسد در این نوع فیلم‌های ژانر استعدادی دارد، به عنوان یکی از شخصیت‌های شرور فیلم، در نقش پلک زدن و از دست دادن آن کاملا هدر می‌رود. برجسته واقعی Rothe در 27 ژوئن است، که تقریباً سایر بازیگران را که نقش یکی از تنها شخصیت های جذاب فیلم را بازی می کنند، به نمایش می گذارد.

فیلم‌هایی مثل Boy Kills World زیاد دیده نمی‌شوند، مخصوصاً با این نوع جاه‌طلبی، اما بیشتر آن‌ها احساس می‌کنند که در یک شوخی هستند که انتظار دارند دیگران با آن همراه باشند. مشکل این است که هرگز زمینه را به مخاطب نمی دهد. Mohr از Boy Kills World استفاده می کند تا همه چیز را به جز سینک آشپزخانه به سمت مخاطبانش پرتاب کند. حداقل، هدایت او به دور از ملایمت است. در واقع، تقریباً در همه چیز، سبک و استعداد بیش از حد وجود دارد.

در نزدیک به دو ساعت، شما همچنین شروع به احساس طول فیلم می کنید، به خصوص زمانی که بخش خوبی از زمان پخش به حس طنز جذاب آن اختصاص دارد. در حالی که اکشن و دیوانگی وقتی که طرح به سرعت بالا می رود، هرگز از تصویر خارج نمی شود، شما همچنین به سرعت نسبت به آن حساسیت زدایی می کنید، حتی زمانی که اندام ها شروع به دررفتگی می کنند و سرها بریده می شوند.

«پسر دنیا را می کشد» دارای برس هایی با خلاقیت است
جهان سازی اینجا جذاب است و پتانسیل زیادی دارد. این چیدمان عالی برای یک فیلم بی دیستوپیایی است، اما بسیاری از آن به دلیل این واقعیت که به نظر می‌رسد سازندگان فیلم به شوخی‌هایی به چپ و راست علاقه‌مندترند که حتی یک بار هم جواب نمی‌دهند، هدر می‌رود. سعی می‌کند مخاطب را با ماهیت مسخره‌اش همراهی کند، اما هرگز سعی نمی‌کند به آن‌ها زمان بدهد تا سازگار شوند. در عوض، Boy Kills World را نفرت انگیز می بیند و بیننده در 15 دقیقه اول فیلم احساس خستگی می کند. انگار که تیم خلاق می خواستند یک فیلم کالت بسازند اما کاملاً فراموش کرده بودند که فیلم های کالت باید سرگرم کننده باشند.

حتی کاردستی نمایش داده شده بد نیست. طراحی تولید و تخیل فیلم بسیار دیوانه و شگفت انگیز است. از خانه جنگلی شمن گرفته تا شهر رو به زوال آینده‌ای که Boy به آن سفر می‌کند، شور و اشتیاق زیادی در این جزئیات وجود دارد. مایه تاسف است که فیلمنامه هرگز آن را به طور کامل اجرا نمی کند. تلاش زیادی برای ایجاد این دنیای دور از تنش انجام شد، فقط به این دلیل که انگار توده‌ای از ایده‌های مختلف باشد.
چند لحظه کلیدی در Boy Kills World وجود دارد که به طرز باورنکردنی احساس رضایت می کند، از جمله دومین استفاده از رنده پنیر در یک فیلم پس از Evil Dead Rise و سکانسی که قهرمان ما را در مقابل یک ارتش قاتل از طلسم های غلات نشان می دهد. بیشتر اکشن ها راضی کننده فیلمبرداری شده است. هرگز گرفتار دستگاه های ویرایش سریع و مه پاش نمی شود که این همه فیلم اکشن جریان اصلی را که این روزها بر روی صفحه نمایش بزرگ و در جریان پخش می شوند پر می کند. فقط این است که طنز طنزآمیز و آزاردهنده‌ای را نیز دارد که در تمام خون، خشونت و هرج‌ومرجی که روی صفحه در حال پخش است، به طور همزمان پخش می‌شود. این باعث می‌شود اولین کارگردانی Mohr به اشتباهی تبدیل شود که به نفع خودش بیش از حد به خودش اعتماد دارد.

اضافه شدن H. Jon Benjamin نمی تواند "پسر جهان را می کشد" را نجات دهد
سپتامبر گذشته وقتی اولین بار Boy Kills World را دیدم، طرفدار آن نبودم. شبیه یک ددپول نامتعارف با خشونت شیک و کنایه های مداوم بود. با این حال، در حالی که فیلم ددپول درک محکمی از لحن درجه بندی R خود دارد، Boy Kills World احساس می‌کند یک آشفتگی تونی گیج‌کننده است. پس از اینکه لاینزگیت فیلم را خریداری کرد و بازاریابی شروع شد، وقتی فهمیدم فیلم از اولین باری که آن را دیدم تغییر کرده است، شگفت زده شدم. در حالی که برش اصلی که من دیدم ظاهراً دارای یک روایت صدایی از اسکارسگارد است که معمولاً قابل اعتماد است که صدای انیمه‌ای مصنوعی را انجام می‌دهد، این نسخه جدید فیلم توسط صداپیشه و کمدین کهنه‌کار H. Jon Benjamin روایت می‌شود. این هم همه چیز نیست: برش در TIFF نیز با مقدمه ای تحت تأثیر انیمه آغاز شد که اکنون با مونتاژ لایو اکشن جایگزین شده است.
صرف نظر از این، این نسخه "تثبیت شده" Boy Kills World هنوز هم عالی نیست. تک لاین‌ها و شوخی‌های همیشگی هنوز بیشتر تحریک‌کننده هستند تا خنده‌دار، و اگرچه روایت صوتی بنجامین مطمئناً بهتر از اسکارسگارد است، اما هنوز دلیل نیاز به گنجاندن آن را توجیه نمی‌کند. گفتن داستانی با یک قهرمان لال قبلاً به خوبی انجام شده است، اما فیلم هرگز به آن متعهد نیست، زیرا قهرمان ظاهراً ساکت ما هنوز نمی‌تواند سکوت کند.